جسیکا کین قرار بود اون روز بعد از گذروندن دو هفته در یک مرکز سلامت به خونه برگرده مادرش هم خیلی خوشحال بود چون این مدت هم خیلی اختلافات و مشاجره با دخترش داشت و احساس میکرد دیگ همه چیز داره درست میشه و از طرفی هم دلتنگش بود اما اون روز جسیکا هیچوقت به خونه نمیرسه و هیچکس هم نمیدونه چه اتفاقی براش افتاده.
4