لارنس بیتکر

لارنس بیتکر

لارنس زیگموند بیتکر و روی لوئیس نوریس دو قاتل زنجیره‌ای آمریکایی هستند که در سال 1979 با هم پنج زن جوان را در مدت پنج ماه در کالیفرنیا ربودند، شکنجه کردند، تجاوز کردند و به قتل رساندند.

.

مستند The Toolbox killer در مورد لارنس بیتکر

.

زندگی لارنس بیتکر

مدت کوتاهی پس از تولد، بیتکر توسط آقا و خانم جورج بیتکر به فرزندی پذیرفته شد. جورج در کارخانه های هواپیماسازی کار می کرد، که خانواده را مجبور می کرد اغلب از پنسیلوانیا به فلوریدا تا اوهایو و در نهایت به کالیفرنیا نقل مکان کنند.

لارنس بیتکر که دارای آیکیو ۱۳۸ بود، در سال 1957، پس از چندین برخورد با پلیس، دبیرستان را ترک کرد. مدت کوتاهی پس از آن او به دلیل سرقت خودرو، ترک صحنه تصادف و فرار از دستگیری دستگیر شد. او تا 19 سالگی در اداره جوانان کالیفرنیا زندانی بود.

اف بی آی چند روز پس از آزادی لارنس بیتکر را به دلیل نقض قانون سرقت وسایل نقلیه موتوری بین ایالتی در لوئیزیانا دستگیر کرد. او که در آگوست 1959 مجرم شناخته شد، به 18 ماه در یک مرکز اصلاحات فدرال اوکلاهاما محکوم شد. رفتار او در آنجا به زودی او را به یک مرکز پزشکی میسوری منتقل کرد. وی پس از گذراندن شش ماه از دوران محکومیت خود آزاد شد.

در دسامبر 1960 در لس آنجلس دستگیر شد و در مه 1961 به 1 تا 15 سال در زندان ایالتی محکوم شد. یک ارزیابی روانپزشکی نشان داد که لارنس بیتکر دارای پارانوئید و روان پریشی مرزی است و کنترلی بر رفتار خود ندارد. با وجود این یافته ها، او در سال 1963 آزاد شد.

او دو ماه بعد به دلیل نقض آزادی مشروط و مشکوک به سرقت دستگیر شد، و دوباره در اکتبر 1964زندانی شد. زمانی که در زندان بود دوباره مورد ارزیابی روانپزشکی قرار گرفت و دوباره مشخص شد که دارای روان پریشی مرزی است.

در ژوئیه 1967 دستگیر و به جرم سرقت و ترک یک تصادف تصادفی دستگیر و محکوم شد. او به پنج سال محکوم شد، اما در آوریل 1970 آزاد شد. اما او مجدد به اتهام سرقت منزل و تخلف از آزادی مشروط دستگیر شد. او در ماه اکتبر به شش ماه تا 15 سال زندان محکوم شد. بیتکر سه سال از این حکم را سپری کرد.

لارنس بار دیگر با ضربات چاقو به یکی از کارکنان سوپرمارکت در پارکینگ مغازه دستگیر شد. لارنس بیتکر یک استیک را داخل شلوارش انداخته بود و کارمند او را دنبال کرده بود و سعی می کرد جلویش را بگیرد. مرد جان سالم به در برد و لارنس بیتکر به اتهام اقدام به قتل مجرم شناخته شد. او با نوریس در زندان در کلونی مردان کالیفرنیا در سن لوئیس اوبیسپو ملاقات کرد.

در سال 1976 لارنس بیتکر به عنوان مدیر تئاتر تعطیلات در منطقه رسدا در دره سان فرناندو استخدام شد.

ارزیابی روانپزشکی دیگری به او داده شد که یافته‌های روان پریشی مرزی را رد کرد و در عوض گفت که او یک جامعه‌ ستیز کلاسیک است. روانپزشک دیگری لارنس بیتکر را یک روان پریش پیچیده نامید. با وجود هشدارهای روانپزشکان، او در نوامبر 1978 آزاد شد و به لس آنجلس نقل مکان کرد.

.

.

روی نوریس

لارنس بیتکر

نوریس در 17 سالگی مدرسه را رها کرد و به نیروی دریایی پیوست. او بیشتر خدمت خود را در سن دیگو گذراند و چهار ماه در ویتنام خدمت کرد. او در آنجا هیچ جنگی ندید.

نوریس در نوامبر 1969 در سن دیگو به دلیل تلاش برای تجاوز دستگیر شد. سه ماه بعد، با قرار وثیقه قبل از محاکمه، دوباره دستگیر شد. او قصد داشت به یک زن در خانه اش حمله کند. پلیس قبل از اینکه او بتواند به او آسیب برساند وارد شد. در این مرحله نوریس به دلیل مشکلات روانی از نیروی دریایی اخراج شد.

در ماه مه 1970، در حالی که هنوز با وثیقه آزاد بود، به یک دانشجوی دختر در محوطه دانشگاه ایالتی سن دیگو حمله کرد. با سنگ به سرش زده بود، سپس چند بار سرش را به بتن کوبیده بود. این زن جان سالم به در برد، بنابراین نوریس فقط به حمله با یک سلاح مرگبار متهم شد. او به عنوان مجرم جنسی به بیمارستان دولتی آتااسکادرو فرستاده شد و پنج سال را در آنجا گذراند. هنگامی که او آزاد شد، هیچ خطر دیگری برای دیگران در نظر گرفته نشد.

سه ماه پس از آزادی نوریس به یک زن 27 ساله حمله کرد و به او تجاوز کرد. او که به اتهام تجاوز به زور محکوم شد، به کلونی مردان کالیفرنیا در سن لوئیس اوبیسپو فرستاده شد. در آنجا او با لارنس بیتکر آشنا شد و با آن دوست شد. نوریس ادعا می کند که لارنس بیتکر دو بار در زندان جان او را نجات داده است.

نوریس در 15 ژانویه 1979 آزاد شد و با مادرش در لس آنجلس نقل مکان کرد، اینجاست که اعتقاد بر این است که او یک رابطه محارم را آغاز کرد. لارنس بیتکر با نوریس تماس گرفت و آنها دوستی زندان خود را در خارج ادامه دادند.

.

.

قتل ها

لارنس بیتکر و روی نوریس نقشه ای برای تجاوز و کشتن دختران محلی طراحی کردند. لارنس بیتکر یک ون باری در سال 1977 خریداری کرد که آن را “مک قاتل” نامیدند، زیرا فاقد پنجره های جانبی در عقب و یک درب کشویی بزرگ سمت سرنشین بود. از فوریه تا ژوئن 1979، آنها طرح خود را آزمایش کردند. آنها در امتداد بزرگراه ساحل اقیانوس آرام رانندگی کردند، در سواحل توقف کردند، با دختران صحبت کردند و از آنها عکس گرفتند. هنگامی که این زوج دستگیر شدند، پلیس نزدیک به 500 عکس را در میان دارایی های لارنس بیتکر پیدا کرد.

در 24 ژوئن 1979، آنها اولین قربانی خود، سیندی شفر 16 ساله را گرفتند. آنها او را در نزدیکی ساحل ردوندو بردند، نوریس او را به زور سوار ون کرد. به دهانش چسب زد و دست و پاهایش را بست. لارنس بیتکر ون را به سمت جاده در کوه های سن گابریل دور از دید بزرگراه برد. هر دو مرد به دختر تجاوز کردند و سپس لارنس بیتکر یک آویز سیمی صاف را دور گردن او پیچید. سیم را با گیره محکم کرد و او را تا حد مرگ خفه کرد. آنها بدن او را در یک پرده حمام پلاستیکی پیچیده و در دره ای نزدیک انداختند.

آنها در 8 ژوئیه آندریا هال 18 ساله را که در حال هیچهایک بود سوار کردند. نوریس در پشت ون پنهان شد و لارنس بیتکر او را به داخل کشاند. بعد از اینکه او وارد شد، از کلمن پشت ماشین به او نوشیدنی داد. وقتی به سمت کولمن رفت نوریس او را گرفت، دست‌ها و پاهایش را بست و دهانش را با چسب بست. آنها او را به جاده فرعی بردند و چندین بار به او تجاوز کردند. لارنس بیتکر او را از ون بیرون کشید و نوریس رفت تا آبجو بیاورد. وقتی او برگشت، هال کشته شده بود و لارنس بیتکر به عکس‌های پولاروید او نگاه می‌کرد. با چاقو به هر دو گوش او ضربه زده بود و خفه اش کرده بود. جسد او را روی صخره ای انداخت.

در 3 سپتامبر، هنگام رانندگی در نزدیکی ساحل هرموسا، این زوج دو دختر را روی نیمکت ایستگاه اتوبوس دیدند و به آنها پیشنهاد سواری دادند. جکی گیلیام 15 ساله و لیا لمپ 13 ساله پیشنهاد آنها را پذیرفتند. وقتی لارنس بیتکر ون را در نزدیکی زمین تنیس حومه شهر پارک کرد، دختران مشکوک شدند. لامپ به سمت در عقب رفت و نوریس با چوب به سرش زد. درگیری کوتاهی شروع شد، اما با کمک لارنس بیتکر ، نوریس آنها را تحت سلطه خود درآورد. آنها دختران را دو روز زنده نگه داشتند و تمام مدت آنها را با چوب لباسی و انبردست مورد تجاوز و شکنجه قرار دادند. آنها حتی یک نوار صوتی از وقایع تهیه کردند. سرانجام لارنس بیتکر در گوش گیلیام یخ شکن فرو کرد. هنگامی که او تسلیم جراحاتش نشد، هر دو مرد به نوبت او را خفه کردند تا اینکه مرد. سپس لارنس بیتکر لمپ را خفه کرد در حالی که نوریس هفت بار با پتک به سر او زد. آنها اجساد را روی صخره ای انداختند، یخ شکن هنوز در گوش گیلیام بود.

آنها شرلی سندرز را در 30 سپتامبر ربودند و او را به زور وارد ون کردند. هر دو به او تجاوز کردند، اما او فرار کرد. پلیس تصاویر مردان را به او نشان داده بود و او این مردان را لارنس و روی شناسایی کرده بود.

آنها لینیت لدفورد 16 ساله را در 31 اکتبر ربودند، به او تجاوز کردند و او را شکنجه کردند، در حالی که در اطراف لس آنجلس به جای رفتن به نقطه کوهستانی معمول خود رانندگی می کردند. لارنس بیتکر چند ضربه چاقو به دختر جوان زد و او را نیز با انبردست شکنجه کرد. در طول شکنجه، فریادها و التماس‌های او روی نوار ضبط می‌شد، زیرا لارنس بیتکر مکرراً با پتک آرنج‌هایش را می‌کوبید و مدام از او می‌خواست که فریادش را متوقف نکند. او در نهایت او را با یک چوب لباسی خفه کرد و با استفاده از انبردست حلقه ای را به دور گلویش پیچاند. به جای پرتاب جسد او روی صخره، آن را روی یک چمن تصادفی در ساحل هرموسا رها کردند تا واکنش محلی را در روزنامه ببینند. جسد روز بعد پیدا شد و سر و صدای زیادی به پا کرد، زیرا تنها چند روز از دستگیری آنجلو بونو “هیلساید استرنگلر” می گذشت.

.

.

دستگیری، محاکمه و مجازات لارنس بیتکر

لارنس بیتکر

نوریس به دوست زندانی جیمی دالتون همه چیز را در مورد قتل ها گفته بود. دالتون تا زمانی که جسد لدفورد پیدا شد، فکر می کرد داستان ها دروغ است. او با وکیلش صحبت کرد و آنها با اطلاعاتی در مورد نوریس به اداره پلیس لس آنجلس رفتند.

در دادگاه، نوریس و لارنس بیتکر هر دو به قتل، آدم‌ربایی، تجاوز جنسی، انحراف جنسی و توطئه جنایی متهم شدند. لارنس بیتکر به تجاوز جنسی، شکنجه، آدم ربایی و قتل در 17 فوریه 1981 محکوم شد و به اعدام محکوم شد. لارنس بیتکر هنوز در انتظار اعدام بود، جایی که او هنوز نامه دریافت می کند، که با نام مستعار خود نامه ها را امضا می کرد اما در ۱۳ دسامبر سال ۲۰۱۹ بر اثر سرطان در گذشت. نوریس نیز محکوم شد، اما در ازای شهادتش علیه لارنس بیتکر از حبس ابد یا اعدام معاف شد. نوریس در سال 2009 از آزادی مشروط محروم شد و تا ده سال دیگر واجد شرایط خواهد بود. او نیز چند ماه بعد از بیتکر با مرگ طبیعی جان سپرد.

دیدگاهتان را بنویسید